kwa makusudi به طور جمع آوری شده، به عمد، عمداً، به طور عمدی، به طور از پیش تعیین شده، به طور هدفمند، عامدانه ادامه... بِه طُورِ جَمع آوَری شُدِه، بِه عَمد، عَمداً، بِه طُورِ عَمدی، بِه طُورِ اَز پیشِ تَعیین شُدِه، بِه طُورِ هَدَفمَند، عامِدانِه دیکشنری سواحیلی به فارسی